زنانه شدن فقر و خلاءهای قانونی، آوردگاه سوداگران جنسی در جهان
• عامل مهم و مؤثر در قربانی شدن افراد، «زنانه شدن فقر» است، فقر جهانی و توزیع نابرابر درآمد و سرمایه در سراسر جهان، زنان را به شدت متأثر ساخته است؛ به گونهای که از یک و سه دهم میلیارد فقیر در جهان، هفتاد درصد آنها را زنان و کودکان تحت سرپرستی آنها تشکیل میدهند که این فقر ناشی از عدم دسترسی زنان به آموزشهای رسمی و فرصتهای شغلی مناسب در کشور متبوعشان است EM <>تشکیل زنجیره قاچاق جنسی به عنوان عملی مجرمانه در میان اقسام مختلف قاچاق، سومین شغل پردرآمد پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر است و سالانه درآمدی بیش از هفت میلیارد دلار را عاید عاملان میکند؛ در حالیکه سهم قربانیان این زنجیره از درآمد قاچاق بسیار ناچیز است
اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه ٢ مهر ١٣٨۴ – ٢۴ سپتامبر ٢٠٠۵
قاچاق زنان و کودکان توسط سوداگران جنسی که دارای شبکه منظمی از قاچاقچیان، دلالان و شکارچیان فریبخوردگان و جویندگان کار هستند، تمام دنیا را اعم از مبدا، مقصد و مسیر در معرض خطر افکنده است؛ به گونهای که وجود این حوزه وسیع برای یک جرم بینالمللی فینفسه قابل تأمل و در عین حال حاکی از واقعیت تلخ «سختی کنترل» آن است. از بعد سیاسی نیز این جرم نه تنها قربانیان خاص خود را دارد؛ بلکه به لحاظ ارتباط با حیثیت بینالمللی، دولتها و مسایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آنها را نیز وارد صحنه کرده است. به گزارش خبرنگار «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران در حال حاضر قاچاق انسان شامل مبادله افراد، مهاجرت افراد برای کارهای سخت در کارگاهها، کار خانگی یا کشاورزی، ازدواجهای اجباری یا فریبآمیز به صورت پستی و سفارشی و نیز خرید و فروش زنان جوان برای مراکز فحشا صورت میگیرد. یکی از معمولیترین نوع قاچاق انسان که به دلیل سود سرشار آن مطمع نظر گروهها و باندهای سازمانیافته است، قاچاق زنان و دختران برای استفاده از آنها در مکانهای فساد و فحشا و وارد کردن آنها به روسپیگری و بعضا بکارگیری آنها به عنوان پیشخدمت است. بسیاری از این دختران به جای برگشت به میهن خود، در بازار قاچاق فروخته میشوند و سپس بوسیله تهدید یا اسارت بدهی در اوضاع و احوالی نابهنجار به دام میافتند. طی سالهای اخیر فروش غیرقانونی افراد به یک تجارت پردرآمد تبدیل شده است؛ به گونهای که اطلاعات بدست آمده حاکیست، برخی دستاندرکاران این امر تا چهل هزار دلار در ماه از این محل درآمد کسب میکنند؛ این در حالیست که بیش از هفتاد و دو درصد قربانیان این تجارت، دختران بیست و پنج ساله و کمتر از آن هستند و مشاهدات بیانگر آن است که جنایتکاران به فروش پسران خردسال نیز مبادرت میکنند. «مصطفی السان» دانشجوی دکترای حقوق خصوصی در تحقیقی تصریح میکند: دلایل پیوستن به گروههای قاچاق جنسی اگرچه همراه با رضایت قربانی باشد، همواره منطقی و تحت کنترل او نیست. او در تصمیمی که میگیرد لزوما اقتصادی فکر نمیکند و معلوم نیست که از این طریق به نان و نوایی برسد؛ به گونهای که در تحقیقات صورت گرفته نیز ارتباط مستقیم و پویایی میان عرضه و تقاضای خدمات جنسی در سطوح بینالمللی ثابت شده است. وی ادامه میدهد: از نظر این افراد فقر اقتصادی دلیل فحشا نیست؛ بلکه دستاویزی برای آن است؛ چرا که بسیاری از مناطق جهان که در فقر و هرج و مرج کامل به سر میبرند، تبدیل به آوردگاهی برای چانهزنی زنان، دلالان و گردشگران جنسی بر روی قیمت نشدهاند، بنابراین قاچاق جنسی به این دلیل اتفاق میافتد که مجرمان از شرایط بد اقتصادی بیکاری و تمایل به داشتن فرصتهای بهتر به نفع خویش سود میبرند. به گفته السان، عامل مهم و مؤثر دیگر در قربانی شدن این افراد «زنانه شدن فقر» است، فقر جهانی و توزیع نابرابر درآمد و سرمایه در سراسر جهان، زنان را به شدت متأثر ساخته است؛ به گونهای که از یک و سه دهم میلیارد فقیر در جهان، هفتاد درصد آنها را زنان و کودکان تحت سرپرستی آنها تشکیل میدهند که این فقر ناشی از عدم دسترسی زنان به آموزشهای رسمی و فرصتهای شغلی مناسب در کشور متبوعشان است. وی زنانه شدن فقر را از مهمترین عواملی میداند که زنان را با اراده به سوی باندهای قاچاق میکشاند و اظهار میکند: این زنان به این امید که خانواده خود را از حیث مالی تأمین و آینده اقتصادی زندگی خویش را تضمین کنند به سمت باندهای قاچاق کشیده میشوند. وی خاطرنشان میکند: گزارش سازمان بینالمللی کار نشان میدهد که چگونه یک زن و دخترش برای بدست آوردن مبلغی امکان دارد به طور خود خواسته مهاجرت کرده و از زندگی توأم با بدبختی با این تفکر که خانواده خود را تأمین خواهند کرد، فرار میکنند و به ندرت از تقاضاهایی که از آنها خواهد شد اطلاع دارند و نیز نمیدانند که بعد از بهرهکشی به بیماریهای روانی دچار میشوند و جامعه آنها را نخواهد پذیرفت. السان با استناد به مطالعات صورت گرفته تصریح میکند: دلالان نخست قربانیان را به عنوان پرستار بچه، پیشخدمت یا هر فرصتکاری مناسبی که در خارج پیش آید وارد گروه میکنند و بعد از گرفتار کردن آنها قربانیان خود را از طریق ضبط اوراق هویت و گذرنامه، تهدید خانوادگی، بدهکار ساختن، خشونت و شکنجه کنترل میکنند. وی در مورد اشتغال زنان در خارج از کشور میگوید: این زنان اغلب در مشاغلی پستتر نسبت به مردان و با حقوقی کمتر مشغول میشوند و هیچ تضمینی وجود ندارد که در چنگال سوداگران جنسی گرفتار نشوند. این دانشجو در تحقیق خود میافزاید: متأسفانه زنان و کودکانی که به هر دلیل در خارج از کشور به فحشا کشیده میشوند، به هنگام بازگشت یا حقیقت واقعه را به خاطر مسائلی حیثیتی و ترس از دفع اجتماع بازگو نمیکنند یا توصیف پستی ناشی از بهرهکشی جنسی، از سوی قربانیان برخی از آشنایان آنها را قانع نمیکند و یا اینکه چارهای جز دل سپردن به قضا و قدر نمیبینند؛ در نتیجه خواسته یا ناخواسته در مسیر مهاجرت برای یافتن شغل پردرآمد گرفتار شده و حقیقت تلخ قربانی شدن در دام بردگی مدرن را تجربه میکنند. السان ادامه میدهد: تشکیل زنجیره قاچاق جنسی به عنوان عملی مجرمانه در میان اقسام مختلف قاچاق، سومین شغل پردرآمد پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر است و سالانه درآمدی بیش از هفت میلیارد دلار را عاید عاملان میکند؛ در حالیکه سهم قربانیان این زنجیره از درآمد قاچاق بسیار ناچیز است. به گزارش ایسنا، وی در این تحقیق با استناد به گزارش سازمان ملل متحد تصریح میکند: قربانیان قاچاق همچون کالایی در صنعت چند میلیارد دلاری به شمار میآیند که تحت تسلط گروههای سازمان یافته مجرم قرار دارند، از سوی دیگر یکی از مشخصههای قاچاقچیان جنسی همچون سایر قاچاقچیان استفاده از خلاءهای قانونی موجود به نفع خویش است. به گفته وی یکی دیگر از مسایل مربوط به قاچاق جنسی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، تبدیل خود قربانیان به قاچاقچی است که این حالت خطرناکترین نوع جرم را شکل خواهد داد. این افراد به دلیل رسیدن به سرحد پستی و فرومایگی، طرد از جامعه، ابتلا به انواع بیماریهای مقاربتی و سیر شدن از زندگی ذلت بار زمینه خوبی برای مجرم شدن دارند و بویژه در حالتی که این امر به زغم این افراد مساوی با انتقام او از جامعه و رسیدن به مقام سرگروهی قربانیان به جای بردگی جنسی باشد، خطرناکتر میشود. السان ادامه میدهد: این افراد میتوانند در صورت جلب اعتماد افرادی که برای اولین بار او را قربانی ساختند، به موجودی پلیدتر از همه آنها تبدیل شوند و این دسته از زنان به دلیل تعامل اجتماعی وسیعی که دارند مردم شناسان چیرهدستی هستند و میتوانند زنان و کودکان مستعد را به راحتی فریب داده و هر کدام را با دسیسهای وارد زنجیره جهانی تجارت جنسی کنند. این دانشجو تصریح میکند: آمار و ارقام جنایات ناشی از فحشا آنچنان رشد فزایندهای یافته که دولتهای مختلف را مجبور به اتخاذ سیاست و خط مشی واحدی جهت مبارزه، محو و ریشهکنی این باندهای تبهکاری و نهایتا نابودی این پدیده زشت و شرمآور قرن بیستم کرده است، یکی از نمونههای آن در دهه گذشته حمایت فزاینده کشورها از «کنوانسیون محو تمامی اشکال تبعیض علیه زنان» بوده است که تا کنون صد و بیست و شش کشور جهان آن را امضا کردهاند.
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران |
حامد ::: چهارشنبه 85/10/27::: ساعت 3:19 عصر