سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که ساعتی بر خواری فراگرفتن شکیبایی نورزد، همواره در خواری نادانی باقی بماند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نقش بینش در مدیریت - آباده
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  •  نقش بینش در مدیریت

    مقدمه :
    موفقیت,همیشه در راهی که بینش در آن متولد شده, شروع می شود. یک بینش, در آغاز از یکی از دو محل زیر ناشی می شود, یا رهبر می تواند آنرا ایجاد کند یا آنرا تشخیص می دهد. این یک خطای ادراکی است که مردم فکر می کنند که رهبران باید منبع تمام ایده ها باشند. خیر آنها این طور نیستند, یک رهبر, بزرگ باید درست همانطور که رویای یک ایده را می بیند قادر به تشخیص آن باشد و در حقیقت, مورد دوم را که بیشتر قابل اندازه گیری است, بیشتر داشته باشد. بنابراین, یک رهبر, یا یک ایده را ابداع کرده است, یا اینکه ممکن است آنرا تشخیص دهد...

    اهمیت بینش
    پیتر داکر که یک نویسنده کتابهای مدیریتی است, اشاره کرده است که (( بهترین راه برای پیش بینی آینده, ایجاد کردن آن می باشد)) بیتشر رهبران, کاملا با این عقیده موافق هستند. یک رهبر, می خواهد تفاوتی را ایجاد کند و سعی می کند که چیزی را ایجاد کند که قبلا هرگز وجود نداشته است, این اختلاف و تفاوت یک بینش را شکل می دهد.
    مهمترین وظیفه یک رهبر, ایجاد یک تصویر روشن و توجیه کننده از آینده و تضمین حفظ تعهد به آن آرمان می باشد, سخنان ((هنری فورد)) را در زمانی که بینش خود را برای ساختن یک ماشین به اطلاع توده مردم می رساند, در نظر بگیرید
    (من یک خودروی سواری برای جمعیت انبوه انسانها, خواهم ساخت که پس از آنکه مهندسان امروزی, ساده ترین فرم طرحها را ابداع کردند, توسط بهترین کارکنان استخدام شده و با بهترین مواد ساخته شود, قیمت آن به قدری پائین باشد که هیچ فردی که حقوق مناسبی دارد, از داشتن آن ناتوان نباشد و همراه با خانواده اش از موهبت ساعات لذت بخش در فضاهای آزاد و وسیع خداوند, بهره مند گردد.)
    موفقیت رهبری فورد, با یک بینش, شروع شد. او برای موفقیت, یک استراتژی به این بینش اضافه کرد. سه ایده بزرگ که به بینش وی, حیات بخشید, عبارت بود از:
    1_ خط مونتاژ متحرک
    2_ پرداخت به کارکنان , نه به کمترین میزان ممکن بلکه تا اندازه ای که عادلانه باشد.
    3_ یکپارچگی عمودی که کارخانه ریوررج فورد را تبدیل به شگفتی جهان صنعتی نمود.
    یک رهبر, علاوه بر ایجاد یک بینش و استراتژی برای موفقیت, باید از قوت و استقامت لازم برای به پایان رساندن این اهداف, برخوردار باشد.(مانینک و دیگران:2003 ,56)
    آگاهی از اهمیت چشم انداز و ضرورت خلق یک چشم انداز مناسب برای افراد, سازمانها و ملت ها یک وظیفه غیر قابل چشم پوشی است. مطالعات متعدد در این زمینه این اهمیت و ضرورت بوده است. داشتن چشم انداز و نیل به موفقیت آنچنان لازم و ملزوم یکدیگرند که به طرح این سئوال منجر می شود: آیا تصویر مثبت یک ملت از آینده پیامد کسب موفقیت آن ملت است یا موفقیت آنها پیامد داشتن یک چشم انداز مثبت بوده است ؟(( پژوهش حاکی از آن است که اگرچه تصویر آینده در ذهن های افراد خلاق پدید می آید اما یک چشم انداز جالب و موثر پیش از کسب موفقیت چشمگیر وجود داشته است.
    بسیاری از ملتها در ابتدای راه رسیدن به بزرگی و شوکت خود, همواره منابع قابل توجه, جمعیت فعال و موثر یا یک استراتژی برتر نداشته اند و غالب با فایق آمدن بر تضادها به موفقیت رسیده اند و سلاح آنها داشتن چشم اندازی عمیق از آینده خودشان بوده است, بنابراین داشتن چشم انداز اگر نه تنها عامل, حداقل , مهمترین عامل موفقیت است, افراد و سازمان ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند (ابیلی و دیگران: 1382, 93)
    تعریف بینش(vision)
    بینش, یک تصویر ایده آلی از آنچه که می تواند و باید انجام شود می باشد رهبر باید به منظور محک زدن بینش خود به سه سئوال پاسخ دهد.
    1_آیا مسیر انتخاب شده, جهت صحیح می باشد؟
    2_آیا اهداف انتخاب شده , اهداف صحیح می باشد؟
    3_ آیا زمانها, زمانهای صحیح می باشند؟ (مانینگ و دیگران : 2003, 57)
    بینش, با معنایی که در دانش سازمانی دارد به عنوان توان درک و فهم نامعلومی ها, به اندازه ماهیتهای مشخص شده و معلوم تعریف می شود (امیر کبیری: 1382, 31)
    بینش, تفاوت میان یک طرح واضح و پیوسته و یک چیز در هم و بر هم از انگیزه های ذی نغمال را شامل می شود
    www.Boxes( and Arrows. Com)
    بینش, چهارچوب ذهنی مشترکی ایجاد می کند که بر اساس آن می توان آینده را ساخت بنابراین بینش تصور منحصر به فرد و ویژه از آینده است (زالی: 1377, 130)
    بینش, پاسخ لازم را برای سه سئوال کی هستیم؟ چه می کنیم؟ به کجا می رویم را ارائه می دهد (علوی راد:1382, 130)
    بینش, اشاره به تصویری روشن و در مواردی تلویحی از آینده دارد که به افراد نشان می دهد که چرا باید برای خلق آن بسیار کوشش نمایند. (ایران نژاد پاریزی: 1382, 97)
    بینش (دیدگاه) , یک تصویر ذهنی, عاقلانه و تحقق پذیر می باشد که به اندازه یک تصور و خیال نامعلوم و یا به اندازه یک هدف و ماموریتی که تعیین شده است می تواند ویژه باشد. (امیر کبیری: 1382, 31)

    ضرورت داشتن بینش در مدیران

    چشم انداز اشاره به تصویری روشن و در مواردی تلویحی از آینده دارد که به افراد نشان می دهد چرا باید برای خلق آن بسیار کوشش نمایند. در فرایند تحول, یک چشم انداز خوب سه هدف مهم را در بر دارد, نخست اینکه با روشن کردن جهت کلی تحول, می تواند صدها یا هزاران تصمیم مفصل را ساده تر بیان کند. به عنوان مثال گفتن چنین جملاتی که( ما باید در چند سال آینده به جای محل استقرار فعلی خود در جنوب باشیم) دوم اینکه به افراد انگیزه اقدام و کار می دهد, حتی اگر گامهای نخستین دردناک باشند, سوم اینکه می تواند اقدامات افراد گوناگون را حتی اگر هزاران هزار نفر هم باشند, به شیوه ای کاملا سریع و کارآمد هماهنگ کند.
    روشن کردن جهت تحول مهم است, چرا که افراد اغلب مخالف آن هستند, یا اینکه آن را به درستی تشخیص نمی دهند و یا اینکه در مورد ضرورت وقوع تحول تردید دارند. یک چشم انداز اثر بخش و استراتژیهای پشتیبان به چنین مسایلی کمک می کند, مثلا چنین گفته می شود , جهان در حال تحول است و دلایل متقاعد کننده ای وجود دارد که مجموعه این اهداف را مشخص و محصولات جدید را تولید کنیم ( با مالکیت جدید و برنامه های کیفیت را دنبال کنیم) تا به اهداف نایل شویم, هنگامی که جهت مشخص است ناتوانی در تصمیم گیری از بین می رود , بحث و جدلهای بی پایان در مورد مسائلی از این قبیل منتفی می شود : مثلا اینکه آیا این شرکت باید خریداری شود, بودجه صرف به کارگیری و استخدام نمایندگان فروش بیشتر میشود , آیا سازماندهی مجدد واقعا لازم است و اینکه آیا توسعه بین الملی به حد کافی سریع است, طرح یک سئوال ساده – آیا کار در مسیر چشم انداز قرار دارد؟- می تواند به ساعتها روزها یا حتی ماهها بحث و جدل خسته کننده پایان دهد. ( ایران نژاد پاریزی: 1382, 98)
    از آنجا که سازمانهای امروزی, از افراد متخصص تشکیل شده که هر کدام در زمینه باریک خود می تواند اظهار نظر کند, هدف آن باید مانند بلور شفاف باشد سازمان باید بر یک هدف متمرکز شود در غیر این صورت اعضای آن دچار سر در گمی خواهند شود و هر یک از اعضا زمینه تخصصی خود را دنبال خواهد کرد تا اینکه آنرا برای یک فعالیت مشترک بکار بندد. همچنین, هر یک از آنها, نتایج را از نظر تخصص خود تعریف کرده و ارزشهای خود را بر سازمان, تحمیل خواهد کرد, تنها یک بینش متمرکز و مشترک, اعضای سازمان را به هم مرتبط کرده و حصول نتایج را ممکن خواهد ساخت, بدون توافق بر سر اهداف و ارزشها, سازمان اعتبار خود را از دست خواهد داد و در نتیجه قادر به جذب افرادی که برای کارها نیاز دارد, نخواهد بود. (مانینگ و دیگران:2003, 20)
    (جوواکر) با مطالعه دانش آموزان موفق و ناموفق دریافته است که رمز موفقیت بسیاری از دانش آموزان موفق نه خاستگاه اجتماعی و خانواده مناسب یا هوش بالا, بلکه داشتن چشم اندازی مثبت از آینده بوده است, بر عکس, بسیاری از دانش آموزان ناموفق نیز علی رغم هوش بالا و خاستگاه اجتماعی و خانوادگی مناسب به دلیل نداشتن تصویری روشن از آینده دچار ناکامی شده اند. اعتقاد بر این است که ویژگی مهم انسان داشتن چشم به آینده است و این راه رستگاری او در بدترین لحظات زیستن بوده است و به تعبیر یک ظریق دیگر, از آنجا که انسان بخشی از هستی خود را در آینده سپری خواهد کرد چه بهتر که انسانها بر آینده خود توجه داشته باشند و لازم به یاد آوردی است شناسنامه موفقیت ها ی سازمانها و شرکتهای پیشرو نیز با یک چشم انداز مناسب مهر خورده است.(ابیلی و دیگران: 1382, 94)
    برای رسیدن به هدف تمام کارهایتان باید بر آن هدف متمرکز باشد, وقتی چیزی را که در پی آن هستید در ذهنتان به تصویر می کشید, در حقیقت آن را خلق می کنید و تمام ذهنتان را متوجه آن می کنید. و این امر حتی زمانی که مشغول امور دیگر هستید در مغزتان حضور دارد, این امر به شما اطمینان می دهد که شما هوشیار هستید و از موفقیت هایی که به وجود می آیند, استفاده می کنید.
    در غیاب بینش و دیدگاه شما همیشه با این خطر مواجهید که برای انجام دادن کارها بیش از اندازه در زمانی کم تلاش می کنید و این امر موجب می شود که سفرتان کاملا به پایان رسد بی آن که به جایی رسیده باشد. شما قهرمان دنیا نیستید که هر کاری را کاملاَ خوب انجام دهید و به علاوه هر روز فقط 24 ساعت است . انرژی و توانتان را جمع کنید تا و ظایفتان را به ترتیب و یکی پس از دیگری انجام دهید اگر چه این امر که در پاسخ به هر درخواست پاسخ مثبت وسوسه انگیز و خوشحال کننده است اما این خط وجود دارد که کارهایتان متنوع شوند که تمامشان را سطحی و بدون دقت تمام کنید . ممکن است بعدها حتی وقت کافی برای خواندن مدارک مربوط به یک جلسه مهم را هم نداشته باشید . عواقب این وضعیت این است که به هدفتان نایل نمی شوید و کارتان را ناقص انجام می دهید . (گودرزی : 1380 ، 28)
    بینش آنچه که باید باشیم و انجام دهیم را مثخص می کند و در شناخت مشتریان و نیاز ها یی که باید برطرف شود و توانمندی هایی که باید برای رسیدن و اهداف ایجاد شود را مشخص می کند و آنچه که برای موفقیت بلند مدت لازم است را تعیین می کند و مشخص می کند که چه چیزی لازم است چه چیزی لازم نیست ، چگونه به هدفهای خود دست یابیم و چگونه دست نیابیم ، تجهیزات مورد نیاز چه می باشد را معین می کند (http:/www.sti.com/financial/sharehltr)

    با نظرات دلگرم کننده ی خود ما را یاری نمائید متشکریم



    حامد ::: دوشنبه 85/9/27::: ساعت 6:25 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 12
    بازدید دیروز: 13
    کل بازدید :99753

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    نقش بینش در مدیریت - آباده

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<